چه مقصود ار چه بسیاری از عطار نیشابوری غزل 606

عطار نیشابوری

آثار عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

چه مقصود ار چه بسیاری دویدیم

1 چه مقصود ار چه بسیاری دویدیم که از مقصود خود بویی ندیدیم

2 بسی زاری و دلتنگی نمودیم بسی خواری و بی برگی کشیدیم

3 بسی در گفتگوی دوست بودیم بسی در جستجویش ره بریدیم

4 گهی سجاده و محراب جستیم گهی رندی و قلاشی گزیدیم

5 به هر ره کان کسی گیرد گرفتیم به هر پر کان کسی پرد پریدیم

6 چو عشق او جهان بفروخت بر ما به جان و دل غم عشقش خریدیم

7 مگر معشوق ما با ماست زیرا ز نور حضرت او ناپدیدیم

8 به دست ما به جز باد هوا نیست که چون بادی به عالم بر وزیدیم

9 درین حیرت همی بودیم عمری درین محنت به خون بر می‌تپیدیم

10 کنون رفتیم و عمر ما به سر شد کنون این ره به پایان آوریدیم

11 دریغا کز سگ کویش نشانی ندیدیم ار چه بسیاری دویدیم

12 بسی بر بوی او بودیم و بویی به ما نرسید و ما از غم رسیدیم

13 چو مقصودی نبود از هرچه گفتیم میان خاک تاریک آرمیدیم

14 کنون عطار را بدرود کردیم کنون امید ازین عالم بریدیم

عکس نوشته
کامنت
comment