این چه خلدست که چندین همه از خواجوی کرمانی غزل 5

خواجوی کرمانی

آثار خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

این چه خلدست که چندین همه حورست اینجا

1 این چه خلدست که چندین همه حورست اینجا چه غم از نار که در دل همه نورست اینجا

2 گل سوری که عروس چمنش می‌خوانند گو بده باده درین حجله که سورست اینجا

3 موسم عشرت و شادی و نشاطست امروز منزل راحت و ریحان و سرورست اینجا

4 اگر آن نور تجلیست که من می‌بینم روشنم گشت چو خورشید که طورست اینجا

5 آنکه در باطن ما کرد دو عالم ظاهر ظاهر آنست که در عین ظهورست اینجا

6 یار هم غایب و هم حاضر و چون درنگری خالی از غیبت و عاری ز حضورست اینجا

7 سخن از خرقه و سجاده چه گوئی خواجو جام می نوش که از صومعه دورست اینجا

عکس نوشته
کامنت
comment