خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی
خواجوی کرمانی

چه بادست اینکه می‌آید از خواجوی کرمانی غزل 257

غزل 257 ام از 1143 غزلیات

چه بادست اینکه می‌آید که بوی یار ما دارد

1 چه بادست اینکه می‌آید که بوی یار ما دارد صبا در جیب گوئی نافهٔ مشک ختا دارد

2 بطرف بوستان هرکس بیاد چشم می‌گونش مدام ار می نمی‌نوشد قدح بر کف چرا دارد

3 چو یار آشنا از ما چنان بیگانه می‌گردد شود جانان خویش آنکس که جانی آشنا دارد

4 از آن دلبستگی دارد دل ما با سر زلفش که هرتاری ز گیسویش رگی با جان ما دارد

5 من از عالم به جز کویش ندارم منزلی دیگر ولی روشن نمی‌دانم که او منزل کجا دارد

6 برآنم کابر گرینده از این پس پیش اشک من حدیث چشم سیل افشان نراند گر حیا دارد

7 مرا در مجلس خوبان سماع انس کی باشد که چون سروی برقص آید مرا از رقص وا دارد

8 اگر برگ گلت باشد نوا از بینوائی زن که از بلبل عجب دارم اگر برگ و نوا دارد

9 وگر مرغ سلیمانرا بجای خود نمی‌بینم بجای خود بود گر باز آهنگ سبا دارد

10 اگر چون من بسی داری بدلسوزی و غمخواری بدین بیچاره رحم آور که در عالم ترا دارد

11 ز خواجو کز جهان جز تو ندارد هیچ مطلوبی اگر دوری روا داری خدا آخر روا دارد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چه بادست اینکه می‌آید که بوی یار ما دارد

شاعر شعر چه بادست اینکه می‌آید که بوی یار ما دارد چه کسی است ؟

شاعر شعر چه بادست اینکه می‌آید که بوی یار ما دارد خواجوی کرمانی می باشد.

شعر چه بادست اینکه می‌آید که بوی یار ما دارد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر چه بادست اینکه می‌آید که بوی یار ما دارد چیست ؟

قالب شعر چه بادست اینکه می‌آید که بوی یار ما دارد غزل است

مضمون اصلی شعر چه بادست اینکه می‌آید که بوی یار ما دارد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر