جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

این از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 1597

غزل 1597 ام از 6329 غزلیات

این چه کژطبعی بود که صد هزاران غم خوریم

1 این چه کژطبعی بود که صد هزاران غم خوریم جمع مستان را بخوان تا باده‌ها با هم خوریم

2 باده‌ای کابرار را دادند اندر یشربون با جنید و بایزید و شبلی و ادهم خوریم

3 ابر نبود ماه ما را تا جفای شب کشیم مرگ نبود عاشقان را تا غم ماتم خوریم

4 نفس ماده کیست تا ما تیغ خود بر وی زنیم زخم بر رستم زنیم و زخم از رستم خوریم

5 بود مردم خوار عالم خلق عالم را بخورد خالق آورده‌ست ما را تا که ما عالم خوریم

6 این جهان افسونگرست و وعده فردا دهد ما از آن زیرکتریم ای خوش پسر که دم خوریم

7 گر پری زادیم شب جمعیت پریان بود ور ز آدم زاده‌ایم آن باده با آدم خوریم

8 گه از آن کف گوهر هستی و سرمستی بریم گه از آن دف نعره و فریاد زیر و بم خوریم

9 ماهییم و ساقی ما نیست جز دریای عشق هیچ دریا کم شود زان رو که بیش و کم خوریم

10 گه چو گردون از مه و خورشید اشکم پر کنیم گر چو خورشید آب‌ها را جمله بی‌اشکم خوریم

11 شمس تبریزی تو سلطانی و ما بنده توییم لاجرم در دور تو باده به جام جم خوریم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر این چه کژطبعی بود که صد هزاران غم خوریم

شاعر شعر این چه کژطبعی بود که صد هزاران غم خوریم چه کسی است ؟

شاعر شعر این چه کژطبعی بود که صد هزاران غم خوریم جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر این چه کژطبعی بود که صد هزاران غم خوریم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر این چه کژطبعی بود که صد هزاران غم خوریم چیست ؟

قالب شعر این چه کژطبعی بود که صد هزاران غم خوریم غزل است

مضمون اصلی شعر این چه کژطبعی بود که صد هزاران غم خوریم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر