1 یک نظر از اهل دل تا دیده ایم نزد مردم همچو نور دیده ایم
2 در خیال دیدن او روز و شب همچو دیده سو به سو گردیده ایم
3 عاشق مستیم و با ساقی حریف می ز جام عشق او نوشیده ایم
4 از دم ما مرده ، دل زنده شود تا لب عیسی جان بوسیده ایم
5 ذوق بلبل از نوای ما بُود زانکه ما گل از وصالش چیده ایم
6 تا ابد سلطان اقلیم دلیم خلعت از روز ازل پوشیده ایم
7 سید ما در نظر چون آینه است ما در این آئینه خود را دیده ایم