- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از ما گذشت عمر، بآیین مهوشان گیسوی آه حسرت ما از قفا کشان
2 از خانه ماهروی من آمد چو شب برون شد کوچه پر ز دیده حیران چو کهکشان
3 پیوسته سوی خود، رخ عاشق نگاه او چشم مرا ز تار نگه برده موکشان
4 هر چند پای بر دلم افشرد کوه صبر از خویش برد آن خم زلفم، کشان کشان
5 گفتی که: کیست واعظ ما؟ همچو زلف تو سر حلقه جماعت خاطر مشوشان!