- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ما بار دگر گوشهٔ خمار گرفتیم دادیم دل از دست و پی یار گرفتیم
2 دعوی دو کون از دل خود دور فکندیم پس در ره جانان پی اسرار گرفتیم
3 از هر دو جهان مهر یکی را بگزیدیم و از آرزوی او کم اغیار گرفتیم
4 گفتند خودی تو درین راه حجاب است ترک خودی خویش به یکبار گرفتیم
5 ای بس که چو پروانهٔ پر سوخته از شمع در کوی رجا دامن پندار گرفتیم
6 از کعبهٔ جان چون که ندیدیم نشانی از کعبهٔ ظاهر ره خمار گرفتیم
7 از خرقه و تسبیح چو جز نام ندیدیم چه خرقه چه تسبیح که زنار گرفتیم
8 زین دین به تزویر چو دل خیره فروماند اندر ره دین شیوهٔ کفار گرفتیم
9 چون هرچه جز او هست درین راه حجاب است پس ما به یقین مذهب عطار گرفتیم