خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی
خواجوی کرمانی

ما هم از شب سایبان برآفتاب از خواجوی کرمانی غزل 101

غزل 101 ام از 1143 غزلیات

ما هم از شب سایبان برآفتاب انداختست

1 ما هم از شب سایبان برآفتاب انداختست سروم از ریحان تر برگل نقاب انداختست

2 برکنار لاله‌زار عارضش باد صبا سنبل سیراب را در پیچ وتاب انداختست

3 حلقه‌های جعد چین بر چین مه‌فرسای را یک بیک در حلق جانم چون طناب انداختست

4 تا کند مرغ دلم را چون کبوتر پای بند برکنار دانه دام از مشک ناب انداختست

5 آندو هندوی سیه کار کمند انداز را همچو دزدان بسته و برآفتاب انداختست

6 منکه چون زلفش شدم سرحلقهٔ شوریدگان حلقه وارم بردر آیا از چه باب انداختست

7 مردم چشم ار ز چشم من بیفتد دور نیست چون بخونریزی سپر بر روی آب انداختست

8 ساقی مستان که هوش می پرستان می‌برد گوئیا بیهوش دارو در شراب انداختست

9 در رهش خواجو به آب دیده و خون جگر دل چو دریا کرده و خر در خلاب انداختست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ما هم از شب سایبان برآفتاب انداختست

شاعر شعر ما هم از شب سایبان برآفتاب انداختست چه کسی است ؟

شاعر شعر ما هم از شب سایبان برآفتاب انداختست خواجوی کرمانی می باشد.

شعر ما هم از شب سایبان برآفتاب انداختست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر ما هم از شب سایبان برآفتاب انداختست چیست ؟

قالب شعر ما هم از شب سایبان برآفتاب انداختست غزل است

مضمون اصلی شعر ما هم از شب سایبان برآفتاب انداختست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر