دردمندیم و از دوا از شاه نعمت‌الله ولی غزل 975

شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

دردمندیم و از دوا فارغ

1 دردمندیم و از دوا فارغ مستمندیم و از شفا فارغ

2 مبتلائیم و از بلا ایمن بینوائیم و از نوا فارغ

3 در وصالیم و فارغ از هجران در بقائیم و از فنا فارغ

4 ما طلبکار او و او با ما یار جویای ما و ما فارغ

5 بندگانیم و ایمن از سید پادشاهیم و از گدا فارغ

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر