-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دردمندیم و به امید دوا آمدهایم مستمندیم و طلبکار شفا آمدهایم
2 از در لطف تو نومید نگردیم که ما بینوایان به تمنای نوا آمدهایم
3 ما گداییم و تو سلطان جهان کرمی نظری کن که به امید شما آمدهایم
4 دل فدا کرده و جان داده و سر بر کف دست تا نگویی که به تزویر و ریا آمدهایم
5 این چنین عاشق و سرمست که بینی ما را نیست حاجت که بگویی ز کجا آمدهایم
6 ما اگر زاهد سجادهنشینیم نه رند بر سر کوی خرابات چرا آمدهایم
7 سید بزم خرابات جهان جانیم بندگانیم به درگاه خدا آمدهایم