-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در گوشهٔ میخانه نشستیم دگر بار خوردیم می و توبه شکستیم دگر بار
2 ما و بت ترسا بچه و کوی خرابات زنار سر زلف ببستیم دگر بار
3 با محتسب شهر بگوئید که رندیم در کوی مغان عاشق و مستیم دگر بار
4 از عقل پریشان که مرا دردسری بود المنة لله که برستیم دگر بار
5 سر حلقهٔ رندان خرابات جهانیم پنهان نتوان کرد که هستیم دگر بار
6 در خلوت دیده به حضوری که چه گویم با نقش خیالش بنشستیم دگر بار
7 سر در قدمش باخته دستش بگرفتیم آخر تو چه دانی ز چه دستیم دگر بار
8 مرغ دلم افتاد به دام سر زلفش گفتم نتوان جست بجستیم دگر بار
9 با زاهد مخمور دگر انس نگیریم جز سید مستان نپرستیم دگر بار