1 می بادهفروش داد و زر میطلبد معشوقه نشست و جان و سر میطلبد
2 برخیز که کام دل ز معشوقه و می هر چند که میدهی دگر میطلبد
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 تا تو چو شمع می کنی تیز نظر بسوی ما تیز تر است هر نفس آتش آرزوی ما
2 خم شکنان بخانقه با خم می سلامتند سنگ ملامت از میان میشکند سبوی ما
1 مجنون عشق را هوس تخت و تاج نیست اورا که عقل نیست بهیچ احتیاج نیست
2 گیتی نما چه حاجت؟ اگر جم بصیرتی آیینه یی به ازمی و جام زجاج نیست
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **