1 ما شاخ گلیم نی گیاهیم ما شیوه تر و تازه خواهیم
2 اشکوفه باغ آسمانیم نقل و می مجلس الهیم
3 ما جوی نهایم بلک آبیم ما ابر نهایم بلک ماهیم
4 لوح و قلمیم نی حروفیم تیغ و علمیم نی سپاهیم
5 هم خسته غمزه چو تیریم هم بسته طره سیاهیم
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 رو مذهب عاشق را برعکس روشها دان کز یار دروغیها از صدق به و احسان
2 حال است محال او مزد است وبال او عدل است همه ظلمش داد است از او بهتان
1 نی سیم و نه زر نه مال خواهیم از لطف تو پر و بال خواهیم
2 نی حاکمی و نه حکم خواهیم بر حکم تو احتمال خواهیم
1 به جان تو که از این دلشده کرانه مکن بساز با من مسکین و عزم خانه مکن
2 بهانهها بمیندیش و عذر را بگذار مرا مگیر ز بالا و خشک شانه مکن
1 دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد به زیر آن درختی رو که او گلهای تر دارد
2 در این بازار عطاران مرو هر سو چو بیکاران به دکان کسی بنشین که در دکان شکر دارد
1 در هر فلکی مردمکی میبینم هر مردمکش را فلکی میبینم
2 ای احول اگر یکی دو میبینی تو بر عکس تو من دو را یکی میبینم
1 بوقلمون چند از انکار تو در کف ما چند خلد خار تو
2 یار تو از سر فلک واقف است پس چه بود پیش وی اسرار تو
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **