- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ما در این شهر پای بند توایم عاشق قامت بلند توایم
2 مرده آن دهان چون پسته کشته آن لب چو قند توایم
3 می دوانی و می کشی ما را چون بدیدی که در کمند توایم
4 ای جفا بر دلم پسندیده دوستی بود، ار سپند توایم
5 گو رفیقان، سفر کنید که ما نتوانیم، پای بند توایم
6 گذری می کن، ار طبیب منی آتش می نه، ار سپند توایم
7 باز پرسی تو حال خسرو را تا چه غایت نیازمند توایم