-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مستیم و خرابیم و گرفتار فلانیم سر حلقهٔ رندان خرابات جهانیم
2 ایمان به جز از کفر سر زلف نداریم جز معرفت عشق دگر علم ندانیم
3 ما پیر خرابات جهانیم و لیکن در عاشقی و باده خوری رند خرابیم
4 گو خلق بدانند که ما عاشق و مستیم گو فاش بگویند که بر خود نگرانیم
5 ما نور قدیمیم که پیدا به حدوثیم ما گنج وجودیم که از دیده نهانیم
6 بی عقل توانیم که عمری به سر آریم بی جام می عشق زمانی نتوانیم
7 سید ز سر ذوق سخن گوید و خواند هر قول که از ذوق بگویند بخوانیم