- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سوختیم از غم و این آتش پنهان همه هیچ همه داغیم ز خوبان و بر ایشان همه هیچ
2 غنچه بخت مرا هیچ گل آخر نشکفت زخمهای جگر و چاک گریبان همه هیچ
3 با حریفان دگر یار شد آن گل چه شگفت سعی باد و نفس مرغ سحرخوان همه هیچ
4 در سرم بود که در پای تو ریزم دل و جان وه که از داغ تو شد کار دل و جان همه هیچ
5 به جز از مهر و وفا هیچ نماند اهلی تخت و بخت و زر و مال و سر و سامان همه هیچ