-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ز ما برگشتی و با گل فتادی دو چشم خویش سوی گل گشادی
2 ز شرم روی ما گل از تو بگریخت ز گل واگشتی این جا سر نهادی
3 نهادی سر که پای من ببوسی نیابی بوسه گل را بوسه دادی
4 بدان لبها که بوی گل گرفتهست نیابی بوسه گر چه اوستادی
5 برای رفع بویش این دو لب را همیمالم به خاکت من ز شادی
6 کجا بردارم این لب از تو ای خاک ولی فتنه تویی گل را تو زادی
7 تو آن خاکی که از حق لطف دزدی تو دزدی و مریدی و مرادی