1 چندان ز خلق درد ترا گوش میکنیم کاحوال درد خویش فراموش میکنیم
2 پیش بتان بخدمت اگر دست بسته ایم دست خیال باتو در آغوش میکنیم
3 ما را مران ز شکر خود چون مگس به تیغ کز یاد نوش بر سر خون جوش میکنیم
4 خون خوردنی که بر دل ما خوشگوار شد زهریست کز هوای لبت نوش میکنیم
5 زان جیب غنچه چاک بود در چمن که ما یادی ز گلرخان قباپوش میکنیم
6 اهلی به شعر از آن دل ما زنده میکند کانفاس عیسی از لب او گوش میکنیم
دیدگاهها **