خوش آمد با توام دیدار از امیرخسرو دهلوی غزل 1523

امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

خوش آمد با توام دیدار کردن

1 خوش آمد با توام دیدار کردن نظر در روی چون گلنار کردن

2 کشیدن باده بر روی تو، وانگاه تماشای گل و گلزار کردن

3 چه خوش باشد ترا از خواب مستی، به زخم بوسه ها بیدار کردن

4 ز من در پیش تو کاری نیابد به جز نظاره دیدار کردن

5 نیارم از لبت دل را جدا کرد که نتوان خون ز خون بیزار کردن

6 به جرم عشق اگر خونم بریزند نخواهم هرگز استغفار کردن

7 به شمشیری نگردم منکر از عشق ز تو کشتن، ز من اقرار کردن

8 مگو خسرو که اینها گفتنی نیست نمی شاید سخن بسیار کردن

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر