- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 پوشیده پرده گر دوست روی سیاه ما را رنگ خجالت آورد بر رو گناه ما را
2 پیری خلاص میکرد ما را از روی عالم گر سنگ ره نمیشد عینک نگاه ما را
3 گر برنشد چراغم ای دل خورم چرا غم؟ نگرفته است از دست کس شمع آه ما را
4 آورد رو بهرکس کردند پشت بر وی گویا نمی شناسد دل قبله گاه ما را
5 ما شاه ملک فقریم از ما حذر کن ای خصم چون شعله کس ندیده است پشت سپاه ما را
6 غیر از زلال اخلاص با جمله دشمن و دوست آبی نبوده هرگز در زیر کاه ما را
7 گردید پرده ما را بر عیب خودنمایی بر ما بسی است منت روز سیاه ما را