-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ما را ز پردهٔ تو دل از پرده شد بدر بردار پردهای ز پس پرده پرده در
2 گر ماه خوانمت نبود ماه سرو قد ور سرو گویمت نبود سرو سیمبر
3 کس ماه را ندید که پوشد زره ز مشک کس سرو را نگفت که بندد چو نی کمر
4 لعل تو شکریست ازو رفته آب قند خط تو طوطیئیست پرافکنده برشکر
5 جانم ز تاب مهر تو شمعیست در گداز چشمم ز شوق لعل تو درجیست پرگهر
6 عنقای قاف عشقم و عشق تو گوئیا مرغیست هر دو کون در آورده زیر پر
7 چون صبر نیست کز تو نظر برتوان گرفت یکباره بر مگیر ز بیچارگان نظر
8 ور زانکه از درم نتوانی درآمدن باری ز دل چگونه توانی شدن بدر
9 هر گه که در برابر خواجو گذر کنی صد بار باز در دل تنگش کنی گذر