برفتیم ای از جلال الدین محمد مولوی غزل 2669

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

برفتیم ای عقیق لامکانی

1 برفتیم ای عقیق لامکانی ز شهر تو تو باید که بمانی

2 سفر کردیم چون استارگان ما ز تو هم سوی تو که آسمانی

3 یکی صورت رود دیگر بیاید به مهمانخانه‌ات زیرا که جانی

4 که مهمانان مثال چار فصلند تو اصل فصل‌هایی که جهانی

5 خیال خوب تو در سینه بردیم شفق از آفتاب آمد نشانی

6 به پیشت ماند دل با ما نیامد دل از تو کی رود چون دلستانی

7 سر دل‌ها به زیر سایه‌ات باد که دل‌ها را در این مرعا شبانی

8 فروریزید دندان‌های گرگان از آنگه که نمودی مهربانی

9 بهل تا بحر گوید قصه خویش که تا باری ببینی قصه خوانی

عکس نوشته
کامنت
comment