ما دم از عشق در از شاه نعمت‌الله ولی غزل 1183

شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

ما دم از عشق در قدم زده ایم

1 ما دم از عشق در قدم زده ایم پیش از این دم ز عشق دم زده ایم

2 کاف کن در کتاب کون نبود که خیالش به جان رقم زده ایم

3 غم نداریم از همه عالم شادی عشق جام جم زده ایم

4 مطرب بزم باده نوشانیم ساز عشاق زیر و بم زده ایم

5 حرف عشقش نوشته ایم به جان دفتر عقل را قدم زده ایم

6 در طریقی که نیست پایانش عاشقانه بسی قدم زده ایم

7 از وجود و عدم مگو سید که وجود و عدم به هم زده ایم

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر