- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ما را چه غم امروز که معشوقه به کام است عالم به مراد دل و اقبال غلام است
2 صیدی که دل خلق جهان بود به دامش المنت لله که امروز به دام است
3 چون طالع آن نیست که بوسم لب لعلت ما را نظری از مه روی تو تمام است
4 از طاق دو ابروی تو، ای کعبه مقصود خلقی به گمانند که تا کعبه کدام ست
5 چشم تو اگر خون دلم ریخت، عجب نیست او را چه توان گفت که او مست مدام است
6 خسرو که سلامت نکند عیب مگیرش عاشق که ترا دید چه پروای سلام است