-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از جهان چون لاله داغت ایسهی قد میبریم از ازل آورده ایم این داغ و با خود میبریم
2 میرویم ازین چمن با دست خالی همچو گل داغ دل کاورده ایم اینجا یکی صد میبریم
3 جان من با عاشقان گر بد کنی نیکو بود با رقیبان گر نکویی میکنی بد میبریم
4 ساقیا از غمزه ما را می بحد خود بده ورنه عیب ما مکن گر مستی از حد میبریم
5 غلغل عیش حریفان است در طاس فلک ما همین درد سر از طاق زبرجد میبریم
6 غم مخور اهلی که آخر در حریم وصل دوست ره بیمن دولت آل محمد میبریم
7 همه حیران جمال تو و من چون اهلی زنده چون مانده ام از هجر تو حیران خودم