-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ما زنگ ز آینه زدودیم در آینه روی خود نمودیم
2 رندانه در شرابخانه بر جملهٔ عاشقان گشودیم
3 مستانه به یک کرشمهٔ دل از دست جهانیان ربودیم
4 بی ذوق نبوده ایم یک دم بودیم به ذوق تا که بودیم
5 ذوقی دگر است گفتهٔ ما تا بر لب یار لب گشودیم
6 جانان به زبان ما سخن گفت ما نیز به گوش او شنودیم
7 مستیم و خراب و لاابالی ایمن ز غم زیان و سودیم
8 زنده به حیات عشق اوئیم موجود ز جود آن وجودیم
9 سرمست خوشی چو نعمت الله دیگر نبود بس آزمودیم