ما خاک راه را به از شاه نعمت‌الله ولی غزل 1211

1 ما خاک راه را به نظر کیمیا کنیم صد درد دل به گوشهٔ چشمی دوا کنیم

2 در حبس صورتیم و چنین شاد وخرمیم بنگر که در سراچهٔ معنی چه ها کنیم

3 رندان لاابالی و مستان سرخوشیم هشیار را به مجلس خود کی رها کنیم

4 موج محیط و گوهر دریای عزتیم ما میل دل به آب و گل آخر چرا کنیم

5 در دیده روی ساقی و بر دست جام می باری بگو که گوش به عاقل چرا کنیم

6 از خود بر آ و در صف اصحاب ما خرام تا سیدانه روی دلت با خدا کنیم