ما به چشمت عشق می‌بازیم از خیالی بخارایی غزل 17

خیالی بخارایی

آثار خیالی بخارایی

خیالی بخارایی

ما به چشمت عشق می‌بازیم و او در عین خواب

1 ما به چشمت عشق می‌بازیم و او در عین خواب بر رخت حق نظر داریم و می‌پوشد نقاب

2 صورتت هرجا که ظاهر می‌کند فتوایِ حسن می‌نویسد مفتیِ پیر خرد صحّ الجواب

3 گر ز شام زلف بنماید مه رویت جمال در زمین خواهد فرو رفت از خجالت آفتاب

4 دل نهان کردی ز مردم زخم تیر غمزه‌ات گر نیفکندی سرشک من سپر بر روی آب

5 چشم گریان خیالی صد خلل دارد ز اشک می‌شود آری ز باران خانهٔ مردم خراب

عکس نوشته
کامنت
comment