1 ما تا حدیث سبز خطان گوش کرده ایم هر نکته یی که هست فراموش کرده ایم
2 در گردن فرشته حمایل نمی کنیم دستی که با سگ تو در آغوش کرده ایم
3 هرجا که گفته ایم حدیثی ز سوز خود بس عاشقان سوخته خاموش کرده ایم
4 از دست دل که نیست ز یک قطره خون زیاد هر دم هزار کاسه خون نوش کرده ایم
5 اهلی گرفته ره به در پیر خرقه پوش ما رو بدان جوان قباپوش کرده ایم
6 بیار می که ز مستی خجل شدن سهل است هزار بار مرا توبه کرده است خجل
7 ز دیده حاصل اهلی همیشه خار غم است ز شوره زار بجز خار کی شود حاصل
دیدگاهها **