-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بود ما پیدا شده از بود او لاجرم داریم ما بودی نکو
2 عقل می گوید مگو اسرار عشق عشق می گوید سخن مستانه گو
3 تا میانش در کنار آورده ایم مو نمی گنجد میان ما و او
4 دیدهٔ ما هر یکی بیند یکی چشم احول گر یکی بیند به دو
5 غرق دریائیم و گویا تشنه ایم آب می جوئیم ما در بحر و جو
6 خوش درین دریای بی پایان در آ تا ببینی عین ما را سو به سو
7 آینه داریم دایم در نظر سید و بنده نشسته روبرو