-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا ز درد دل دوائی یافتیم درد خوردیم و صفائی یافتیم
2 تا که بیگانه شدیم از خویشتن ناگهانی آشنائی یافتیم
3 گنج او در کنج ویران دیده ایم با تو کی گوئیم جائی یافتیم
4 تا از این هستی خود فانی شدیم جاودان از وی بقائی یافتیم
5 در خرابات مغان با عاشقان ساقی و خلوت سرائی یافتیم
6 بینوا گشتیم در عالم بسی تا نوا از بینوائی یافتیم
7 نعمت الله را به دست آورده ایم از خدای خود عطائی یافتیم