-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 داریم دلی پر غم و غمخوار نداریم وز مستی و بی خویشتنی عار نداریم
2 ما را نه ز دین آر بشارت نه ز دینار کاندیشه ز دین و غم دینار نداریم
3 تا منزل ما کوی خرابات مغان شد خلوت به جز از خانه خمار نداریم
4 بیدار بسر بردن و تا روز نخفتن سودی نکند چون دل بیدار نداریم
5 بازاری از آنیم که با ناله و زاری داریم سری و سر بازار نداریم
6 از ما سخن یار چه پرسید که یکدم بی یار نئیم و خبر از یار نداریم
7 ما را به جز از آه سحر همنفسی نیست زیرا که جز او محرم اسرار نداریم
8 در دل به جز آزار نداریم ولیکن مرهم به جز از یار دلازار نداریم
9 باز آی که بی روی تو ای یار سمن بوی برگ سمن و خاطر گلزار نداریم
10 آزردن و بیزار شدن شرط خرد نیست بیزار مشو چون ز تو آزار نداریم
11 با هیچکس انکار نداریم چو خواجو ز آنروی که با هیچکسی کار نداریم