ما ز خرابات عشق مست الست از عطار نیشابوری غزل 605

عطار نیشابوری

آثار عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

ما ز خرابات عشق مست الست آمدیم

1 ما ز خرابات عشق مست الست آمدیم نام بلی چون بریم چون همه مست آمدیم

2 پیش ز ما جان ما خورد شراب الست ما همه زان یک شراب مست الست آمدیم

3 خاک بد آدم که دوست جرعه بدان خاک ریخت ما همه زان جرعهٔ دوست به دست آمدیم

4 ساقی جام الست چون و سقیهم بگفت ما ز پی نیستی عاشق هست آمدیم

5 دوست چهل بامداد در گل ما داشت دست تا چو گل از دست دوست دست به دست آمدیم

6 شست درافکند یار بر سر دریای عشق تا ز پی چل صباح جمله به شست آمدیم

7 خیز و دلا مست شو از می قدسی از آنک ما نه بدین تیره جای بهر نشست آمدیم

8 دوست چو جبار بود هیچ شکستی نداشت گفت شکست آورید ما به شکست آمدیم

9 گوهر عطار یافت قدر و بلندی ز عشق گرچه ز تأثیر جسم جوهر پست آمدیم

عکس نوشته
کامنت
comment