جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

آمد از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 1370

غزل 1370 ام از 6329 غزلیات

آمد بهار ای دوستان منزل سوی بستان کنیم

🌙 حالت شب شماره بیت
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10

1 آمد بهار ای دوستان منزل سوی بستان کنیم گرد غریبان چمن خیزید تا جولان کنیم

2 امروز چون زنبورها پران شویم از گل به گل تا در عسل خانه جهان شش گوشه آبادان کنیم

3 آمد رسولی از چمن کاین طبل را پنهان مزن ما طبل خانه عشق را از نعره‌ها ویران کنیم

4 بشنو سماع آسمان خیزید ای دیوانگان جانم فدای عاشقان امروز جان افشان کنیم

5 زنجیرها را بردریم ما هر یکی آهنگریم آهن گزان چون کلبتین آهنگ آتشدان کنیم

6 چون کوره آهنگران در آتش دل می دمیم کآهن دلان را زین نفس مستعمل فرمان کنیم

7 آتش در این عالم زنیم وین چرخ را برهم زنیم وین عقل پابرجای را چون خویش سرگردان کنیم

8 کوبیم ما بی‌پا و سر گه پای میدان گاه سر ما کی به فرمان خودیم تا این کنیم و آن کنیم

9 نی نی چو چوگانیم ما در دست شه گردان شده تا صد هزاران گوی را در پای شه غلطان کنیم

10 خامش کنیم و خامشی هم مایه دیوانگیست این عقل باشد کآتشی در پنبه پنهان کنیم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر آمد بهار ای دوستان منزل سوی بستان کنیم

شاعر شعر آمد بهار ای دوستان منزل سوی بستان کنیم چه کسی است ؟

شاعر شعر آمد بهار ای دوستان منزل سوی بستان کنیم جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر آمد بهار ای دوستان منزل سوی بستان کنیم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر آمد بهار ای دوستان منزل سوی بستان کنیم چیست ؟

قالب شعر آمد بهار ای دوستان منزل سوی بستان کنیم غزل است

مضمون اصلی شعر آمد بهار ای دوستان منزل سوی بستان کنیم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.