ما گدایان حضرت از شاه نعمت‌الله ولی غزل 1217

1 ما گدایان حضرت شاهیم پرده داران خاص اللهیم

2 باده نوشان مجلس عشقیم ره نشینان خاک این راهیم

3 گر چه از خود خبر نمی داریم به خدا کز خدای آگاهیم

4 در ضمیر منیر دل مهریم بر سپهر وجود جان ماهیم

5 گاه در مصر تن عزیز خودیم که چو یوسف فتاده درچاهیم

6 کام دل در کنار جان داریم ایمن از آرزوی دلخواهیم

7 بندهٔ ذاکران توحیدیم سید ملک نعمت اللهیم