-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ما حاصل از جهان غم دلبر گرفتهایم وز جان به جان دوست که دل برگرفتهایم
2 زین در گرفتهایم بپروانه سوز عشق چون شمع آتش دل ازین در گرفتهایم
3 با طلعتت ز چشمهٔ خور دست شستهایم با پیکر تو ترک دو پیکر گرفتهایم
4 بر ما مگیر اگر ز پراکندگی شبی آن زلف مشکبار معنبر گرفتهایم
5 تا همچو شمع از سر سر در گذشتهایم هر لحظه سوز عشق تو از سر گرفتهایم
6 بی روی و قامت و لب جانبخش دلکشت ترک بهشت و طوبی و کوثر گرفتهایم
7 چون دل اگر چه پیش تو قلب و شکستهایم از رخ درست گوی تو در زر گرفتهایم
8 هشیار کی شویم که از ساقی الست بر یاد چشم مست تو ساغر گرفتهایم
9 از خود گذشتهایم و چو خواجو ز کاینات دل برگرفته و پی دلبر گرفتهایم