- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ما را ز کوی جانان عزم سفر نباشد بی عمر زندگانی کس را بسر نباشد
2 وصف دهان شیرین می گویم و ندانم در وصف او چه گویم کان مختصر نباشد
3 زلف ترا به هر سو باد افگند ازان رو تا بار خسته دلها بر یک دگر نباشد
4 وصل تو بی رقیبان هرگز نشد میسر بی خار و خس کسی را گل در نظر نباشد
5 بر آه دردمندان خود را سپر نسازی کاین تیر پر بلا را سهم از سپر نباشد
6 بر آستان شاهی درویش بی نوا را غیر از در گدایی راه دگر نباشد
7 با تو کجا رساند قاصد سلام خسرو؟ جایی که محرم آنجا باد سحر نباشد