-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آب حیات ماست که می نام کرده اند روحست و همچو راح در اینجام کرده اند
2 آنها که زاهدند ندارند ذوق می ترک شراب ناب به ناکام کرده اند
3 در جام می مستیم درد خواره و رندیم دردمند خیال ما را دوا به جام غم انجام کرده اند
4 رخش نقش بسته اند آنگاه از لبش طمع خام کرده اند
5 از نور سیدم اثر صبح دیده شام در تار زلف او خبر شام کرده اند