- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 امروز به نظاره آن سرو خرامان بس عاقل و هشیار که شد بی سرو و سامان
2 جانم شده گمراه و به دل مانده خیالی زان سرو که می رفت به صد ناز خرامان
3 ای بی خبر، از حال چه گویم به تو این حال دانی که ندانند غم سوخته خامان
4 از چشم غلامان چونه ای هیچ گهی دور خواهم که ببوسم به هوس چشم غلامان
5 گر پیش تو لافد مه کامل، نپذیرد دعوی تمامی کس ازین نیم تمامان
6 از بوی خط و زلف تو بس جا که رود باد گر وام کند مشکی ازان غالیه دامان
7 خسرو چه دری جامه، چو فرهاد شو از عشق کز ناله کسی را فگند چاک به دامان