گرم درآ و از جلال الدین محمد مولوی غزل 1411

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

گرم درآ و دم مده باده بیار ای صنم

1 گرم درآ و دم مده باده بیار ای صنم لابه بنده گوش کن گوش مخار ای صنم

2 فوق فلک مکان تو جان و روان روان تو هل طربی که برکند بیخ خمار ای صنم

3 این دو حریف دلستان باد قرین دوستان جیم جمال خوب تو جام عقار ای صنم

4 مرغ دل علیل را شهپر جبرئیل را غیر بهشت روی تو نیست مطار ای صنم

5 خمر عصیر روح را نیست نظیر در جهان ذوق کنار دوست را نیست کنار ای صنم

6 معجز موسوی تویی چون سوی بحر غم روی از تک بحر برجهد گرد و غبار ای صنم

7 جام پر از عقار کن جان مرا سوار کن زود پیاده را ببین گشته سوار ای صنم

8 مرکب من چو می بود هر عدمیم شیء بود موجب حبس کی بود وام قمار ای صنم

9 هین که فزود شور من هم تو بخوان زبور من کرد دل شکور من ترک شکار ای صنم

عکس نوشته
کامنت
comment