گرم در گفتار از جلال الدین محمد مولوی غزل 1074

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

گرم در گفتار آمد آن صنم این الفرار

1 گرم در گفتار آمد آن صنم این الفرار بانگ خیزاخیز آمد در عدم این الفرار

2 صد هزاران شعله بر در صد هزاران مشعله کیست بر در کیست بر در هم منم این الفرار

3 از درون نی آن منم گویان که بر در کیست آن هم منم بر در که حلقه می‌زنم این الفرار

4 هر که پندارد دو نیمم پس دو نیمش کرد قهر ور یکی ام پس هم آب و روغنم این الفرار

5 چون یکی باشم که زلفم صد هزاران ظلمتست چون دو باشم چونک ماه روشنم این الفرار

6 گرد خانه چند جویی تو مرا چون کاله دزد بنگر این دزدی که شد بر روزنم این الفرار

7 زین قفس سر را ز هر سوراخ بیرون می‌کنم سوی وصلت پر خود را می‌کنم این الفرار

8 در درون این قفس تن در سر سودا گداخت وز قفس بیرون به هر دم گردنم این الفرار

9 بی‌می از شمس الحق تبریز مست گفتنم طوطیم یا بلبلم یا سوسنم این الفرار

عکس نوشته
کامنت
comment