چندان حلاوت از جلال الدین محمد مولوی غزل 866

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

چندان حلاوت و مزه و مستی و گشاد

1 چندان حلاوت و مزه و مستی و گشاد در چشم‌های مست تو نقاش چون نهاد

2 چشم تو برگشاید هر دم هزار چشم زیرا مسیح وار خدا قدرتش بداد

3 وان جمله چشم‌ها شده حیران چشم او کان چشمشان بصارت نو از چه راه داد

4 گفتم به آسمان که چنین ماه دیده‌ای سوگند خورد و گفت مرا نیست هیچ یاد

5 اکنون ببند دو لب و آن چشم برگشا دیگر سخن مگوی اگر هست اتحاد

عکس نوشته
کامنت
comment