خیالی بخارایی

خیالی بخارایی

خیالی بخارایی
خیالی بخارایی

تا به سودای تو دل را عشق از خیالی بخارایی غزل 131

غزل 131 ام از 399 غزلیات

تا به سودای تو دل را عشق و همّت یار شد

1 تا به سودای تو دل را عشق و همّت یار شد نقد جان بر کف نهاد و بر سر بازار شد

2 ما ز دام خویشتن بینی به کلّی رسته ایم وای بر مرغی که صید حلقهٔ پندار شد

3 از گلستان جمالت اهل معنی را چه سود چون گلی نآمد به دست و پای دل پرخار شد

4 نرگس خون ریز یار از بس که بی پرهیز بود ترک خونخواری نکرد و عاقبت بیمار شد

5 آفتابیّ و خیالی را ز مهرت ذرّه‌ای کم نمی‌گردد اگرچه دردسر بسیار شد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر تا به سودای تو دل را عشق و همّت یار شد

شاعر شعر تا به سودای تو دل را عشق و همّت یار شد چه کسی است ؟

شاعر شعر تا به سودای تو دل را عشق و همّت یار شد خیالی بخارایی می باشد.

شعر تا به سودای تو دل را عشق و همّت یار شد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر تا به سودای تو دل را عشق و همّت یار شد چیست ؟

قالب شعر تا به سودای تو دل را عشق و همّت یار شد غزل است

مضمون اصلی شعر تا به سودای تو دل را عشق و همّت یار شد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر