تا خطت آمد به شبرنگی از عطار نیشابوری غزل 375

عطار نیشابوری

آثار عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

تا خطت آمد به شبرنگی پدید

1 تا خطت آمد به شبرنگی پدید فتنه شد از چند فرسنگی پدید

2 چون ز تنگت نیست رایج یک شکر جان کجا آید ز دلتنگی پدید

3 پیش خورشید رخت چون ذره‌ای عقل ناید از سبک سنگی پدید

4 در زمستان روی چون گل جلوه کن تا کند بلبل خوش آهنگی پدید

5 خون من خوردست چشم شنگ تو چشم تو تا کی کند شنگی پدید

6 بی تو عمری صبر کردم وین زمان اسب صبرم می‌کند لنگی پدید

7 می‌کشم خواری رنگارنگ تو آخر آید بو که یک رنگی پدید

8 طفلکی‌ام هندوی وصلت مکن هجر را بر صورت زنگی پدید

9 گر شود عطار خاکت آفتاب بر درش آید به سرهنگی پدید

عکس نوشته
کامنت
comment