تا غمزه خون ریز تو قصد از امیرخسرو دهلوی غزل 484

امیرخسرو دهلوی

آثار امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

تا غمزه خون ریز تو قصد دل ما کرد

1 تا غمزه خون ریز تو قصد دل ما کرد بیچاره دلم را هدف تیر بلا کرد

2 در خواب نبیند رخ آرام دگر بار هر دل که طمع در طلب وصل شما کرد

3 چون نیست دلم را ز غمت روی رهایی دل مصلحت خویش به روی تو رها کرد

4 چندین چه کنی جور و جفا بر من مسکین؟ با یار وفادار کسی جور و جفا کرد؟

5 هرگز به جهان نیک ندیده ست و نبیند آن کس که مرا دور چنین از تو جدا کرد

6 دیروز چو من شکر وصال تو نگفتم امروز مرا سوز فراق تو سزا کرد

7 با جان و دل خسرو بیچاره و مسکین هجران تو، ای دوست، چه گویم که چها کرد

عکس نوشته
کامنت
comment