تا جهان بوده است با نیکان از اهلی شیرازی غزل 439

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

تا جهان بوده است با نیکان بدان در کینه‌اند

1 تا جهان بوده است با نیکان بدان در کینه‌اند میگساران را حسودان دشمن دیرینه‌اند

2 بگذر از اهل ورع کاین مردم افسرده‌دل همچو کرم پیله زیر خرقهٔ پشمینه‌اند

3 قدسیان گنجینه سر محبت گر شدند عاشقان با داغ عشقش نقد آن گنجینه‌اند

4 در خراباتند مستوران به مستی متهم مفتیان مستند و شیخ مسجد آدینه‌اند

5 کی غم و دردت برون از دل کنم کاین همدمان همچو جان در دل درون و همچو دل در سینه‌اند

6 آن حریفان کز می وصل تو شب بودند مست تا قیامت در خمار آن می دوشینه‌اند

7 غیبت رندان نگنجد در درون اهل دل دم مزن اهلی که پاکان صفا آیینه‌اند

عکس نوشته
کامنت
comment