- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا به زمانه شد خبر از مه با کمال تو شیفته گشت عالمی ز ابروی چون هلال تو
2 تا به دو هفته ماه اگر راست کند جمال تو تیز نگاهش اوفتد هر شبی از کمال تو
3 از خطت ار چه کشته شد خلق بترس از خدا نامه او سیاه باد از رقم وبال تو
4 قرعه دروغ می زنم بهر صبوری، ارنه کو قرعه دروغ می زنم بهر صبوری، ارنه کو
5 دور ز بندگی تو گر چه خیال گشته ام از دل و دیده می کنم بندگی خیال تو
6 گیر که ذره بر رود، کی رسد آفتاب را همت مدبری چو من، پس هوس وصال تو
7 خال تو گشت و چشم من رهزن خال چون منی کافر سرخ چشم من دزد دلم خیال تو
8 نخل قد تو دردلم کاب همی خورد ز خون بین که چه میوه می دهد زین خورشم نهال تو
9 عمر به کنج فرقتم رفت و نگفتیم گهی این قدری که خسروا، چیست به گوشه حال تو