جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

تا از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 1349

غزل 1349 ام از 6329 غزلیات

تا نزند آفتاب خیمه نور جلال

🌙 حالت شب شماره بیت
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9

1 تا نزند آفتاب خیمه نور جلال حلقه مرغان روز کی بزند پر و بال

2 از نظر آفتاب گشت زمین لاله زار خانه نشستن کنون هست وبال وبال

3 تیغ کشید آفتاب خون شفق را بریخت خون هزاران شفق طلعت او را حلال

4 چشم گشا عاشقا بر فلک جان ببین صورت او چون قمر قامت من چون هلال

5 عرضه کند هر دمی ساغر جام بقا شیشه شده من ز لطف ساغر او مال مال

6 چشم پر از خواب بود گفتم شاها شبست گفت که با روی من شب بود اینک محال

7 تا که کبود است صبح روز بود در گمان چونک بشد نیم روز نیست دگر قیل و قال

8 تیز نظر کن تو نیز در رخ خورشید جان وز نظر من نگر تا تو ببینی جمال

9 در لمع قرص او صورت شه شمس دین زینت تبریز کوست سعد مبارک به فال

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر تا نزند آفتاب خیمه نور جلال

شاعر شعر تا نزند آفتاب خیمه نور جلال چه کسی است ؟

شاعر شعر تا نزند آفتاب خیمه نور جلال جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر تا نزند آفتاب خیمه نور جلال در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر تا نزند آفتاب خیمه نور جلال چیست ؟

قالب شعر تا نزند آفتاب خیمه نور جلال غزل است

مضمون اصلی شعر تا نزند آفتاب خیمه نور جلال چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی است.