تا کافر چشمت ز مژه عزم از خیالی بخارایی غزل 147

خیالی بخارایی

آثار خیالی بخارایی

خیالی بخارایی

تا کافر چشمت ز مژه عزم سپه کرد

1 تا کافر چشمت ز مژه عزم سپه کرد بر خون دلم غمزهٔ تو چشم سیه کرد

2 این دل که کمین داشت بدآن چشم تو عمری خم زد به فن ابروی تو تا چشم نگه کرد

3 مسکین دلم ار خطّ تو را مشگ ختا گفت دیوانه وشی بود خطا گفت و تبه کرد

4 این نکته نشد روشنم از ماه که آخر چندین که به رخسار تو زد لاف چه مه کرد

5 از راه وفایت به جفا روی نتابم زاین مرتبه چون عشق توام روی به ره کرد

6 زآن گونه تو را قصد خیالی ست که گویی اظهار هواداریِ تو کرد گنه کرد

عکس نوشته
کامنت
comment