- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا ز نسیم رحتمش رایحهای به ما رسد بر سر راه آرزو منتظریم تا رسد
2 گر کششی نباشد از جاذبهٔ عنایتش در طلب وصال او کوشش ما کجا رسد
3 اهل سلوک سر به سر طالب گنج وحدت اند تا که بپوید این ره و دولت آن که را رسد
4 چون همه را ز جام غم شربت مرگ خوردن است زود بود که این قدح از دگری به ما رسد
5 وه که به شب رسید از او روز خیالی و هنوز تا که چو شمع بر سرش ز آتش دل چه ها رسد